به راستی این شعار مسخرهی «زن، زندگی، آزادی» که این روزها گروهی آنرا طوطی وار و بدون اندیشیدن تکرار میکنند میباید خون هر فمینیست و هر آزادیخواه را به جوش بیآورد. فرانسوی در انقلابش فریاد میزد Liberté, Égalité, Fraternité «آزادی،برادری، برابری» و آمریکائی در اعلامیه استقلالاش Life, Liberty and the pursuit of Happiness. «زندگی، آزادی و پیگیری از شادمانی» را میخواست و روسها در انقلابشان فریاد میکشیدند власть Советам, земля крестьянам, мир народам, хлеб голодным «قدرت به شوراها، زمین به برزگران، صلح به مردم و نان به گرسنهگان» اما در شعار مسخره ما پیدانیست «زن» چه میکند؟ (خواهش می کنیم ، تقاضا می کنیم یا امر میدهیم به زن آزرم داشته باشید -- که برای همیشه زن را به جایگاه «ضعیفه» پائین میکشد) بیخود نیست که شروین حاجیپور در آن آهنگ روضه خوانی خود شعار «مرد، زندگی ، آبادی» را سر میدهد. که میگوید در این جامعه مردسالار این مردان هستند که به کار آبادانی میپردازند و میهن را نگاه میدارند!!
متاسفانه در همه جا راهپیمائیها وناآرامیهای اخیر را با این شعار شناسائی میکنند. پروفسور ژان پیر فیلیو Jean-Pierre Filiu در مقاله اش در لوموند در دهم اکتبر ۲۰۲۲ زیر آوند «"زن، زندگی، آزادی": ریشهی شعار جنبش» مینویسد: پس از مرگ مهسا امینی این شعار «در تظاهراتی بی سابقه در سراسر کشور به فریاد کشیده شد» او مینویسد: «شاید در آوریل ۲۰۱۳ در آنکارا بود که شعار "زن،زندگی، آزادی" بههنگام همایشی میان شاخهی زنان برایBDP (حزب صلح و دمکراسی) گروهی سیاسی با اکثریت کردها که در درازای تاریخ خود با PKK (حزب کارگران کردستان )در پیوند بوده است برای نخستین بار طنینانداز شد.» به باور فیلیو این شعار برپایهی نوشتههای عبدالله اوچلان پایهگذار PKK ساخته شده که به این باور بود که: «آزادی زنان همان آزادی کردستان خواهد بود!!» که البته باوری ازخوددرآورده و بیپایه است زیرا هیچ بنیان منطقی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی ندارد. و اینکه به باور او «رهائی از ساختار پدرسالاری جدائی ناپذیر از رهائی مردمان کرد ست» گونهئی کلیگوئی به یاوه است. گفتمان «آزادی» نیاز به بیزش و بررسیئی باریکبینانه در بعدهایاقتصادی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دارد و میباید در دید داشت که ساختار نرسالاری هنوز هم کم وبیش در آمریکا و اروپا پابرجاست. والبته در اینجا جای آن نیست که به آن پرداخته شود.
به هر روی یک جستجوی ساده در گوگل نشان میدهد که این شعار آنچنان جا افتاده است که حتی محسن نامجو که داستانهای تنبارهگی او و آزارهای جنسی به دختران جوان را همه خواندهاندکنسرت خودرا در آمستردام و ونکوور زیر این هشتک میگذارد و آمازون بخشی را به فروش تجاری کالاها با این شعار باز کرده و البته خوانندگان و سرودهسرایان جویای نام بسیاری هم به این گاری مطربها (بندواگون) سوار شدهاند . نگاه کنید به مقاله های واشنگتن پست و گاردین و فاینانشال تایمز و بی بی سی و نیویورک تایمز و. و. و...
والبته نیازی نیست که پیوند زن=ژن و ژیان=جان و آزادی را باریخت ناپسند ئازادی در اینجا نشان دهم و براینمون پیوند جان را باواژه پهلوی ژن به میانای زن و در سانسکریت ژاناتی जनति به میانای آفریدن و ژاناس जनस् به میانای نژاد و ژانا जन به میانای جاندار و ژانانا जनन به میانای زاده شدن و نسل که در اوستا زینزَنِتی و در پهلوی زیندک به مینای زنده از آن شاخه زده است که در زبان روسی ژِنشِنا женщина به میانای زن و ژیزن жизнь به میانای زندگی با دیسهی زبان PIE در واژه gene به میانه زادن و آفریدن که در یونانی جیگنسثِی γίγνεσθαι به میانای شدن گُنوس γονος به میانای نسل و یِنوس γένος به مینای جنس در لاتین generationem شدهاست و در فرانسه کهن generacion بهمیانای نژاد و مردم و نسل و در فرانسه امروز génération و به زبانهای انگلیسی و ایتالیائی و آلمانی و اسپانیائی و برخی دیگر در شاخههای گوناگون اندر شده است .
نظرات
ارسال یک نظر