paradise در باره‌ی ریشه پردیس و

  پردیس در اوستا «پاَئیری دَئیزاَ» است که به‌زبان عرب فردوس شده است. 

«پاَئیری» به میانای «باغ دیوارکشیده‌ در پیرامون» است و در فارسی امروز «پار» در «پارسال»  و «پیرار» در ‌«پیرارسال» و «پری»  در «پریروز»  و پیرامون از ‌آن شاخه زده‌اند.   در سانسکریت پارا पर  به میانای «بالاترین» و  پَراها पराह به میانای «فردا» و پاروت  بهपरुत् میانای « پارسال» پاراکینو ا पराचीनम् به میانای «پس از» و «بیشتر» با ان خویشاوند ست. در دیسه‌ی زبان‌های هندو اروپائی ‌‌per   به میانای  «پیش»  و «نزدیک»   و  «روبه‌رو» و ‌ «پیرامون» است . که در یونانی پِری περί  به میانای «به سوی» و پارا παρά به میانای ‌«پس از» و پریپو περίπου به میانای «نزدیک به» شده است.

دَیزی  در پهلوی  و اوستا به میانای «دیواردار» است که در پارسی امروز «دژ»  و ‌‌«دیوار» از آن شاخه زده‌اند. در سانسکریت دِهاَ देह به میانای «پیکر» و «بدنه» و «ریخت» با ‌‌آن خویشاونداست. و در زبان دیسه‌ی هندو اروپائی PIE  به ریخت ذیغ یا دهیگ  dheigh  به میانای ‌«تنه دار» و «ریخت‌دار» درآمده است. و برای نمون در ایرلندی کهن ‌‌digen به همین میانا و در زبان گوتیک کهن deigan به میانای «مالیدن» شده است و در زبان دیسه‌آلمانی proto Germanic به daigaz      به میانای « خمیر کردن»  و در انگلیسی کهن dægeبه میانای «خمیر کردن» شده است  و درانگلیسی امروز Dough  از‌آن به جا مانده ست که در پارسی امروز «داغان» به میانای «خرد و خمیر» با ‌آن خویشاوندست.


 تاریخ نویسان یونان مانند گزنفون   پائیری‌دائیزا  را به پارادیزیو παράδεισος به میانای ‌«شکارگاه پادشاهی» يا «باغ سیب» برگردان نمودند که در زبان یونانی به تورات  Septuagint  در شده است , و در  کتاب لوقای انجیل مسیحیان  به میانای بهشت اندر آمد. و در لاتین paradisus شد و از آن زبان  به دیگر زبان‌های اروپائی درشد. ارتخشرخش  دوم پادشاه هخامنش در سنگ‌نبشته  خود در شوش می‌گوید: «ارتخشرخش شاه گوید: به اهورامزدای بزرگ من این  پردیس را ساختم. باشد که اهورمزدا و میترا مرا از هر بدی به پاس دارند و کرده‌های مرا نگاه بدارند».

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مرداد ، مهرداد یا امرداد؟!ا

در ریشه شناختی اسفند و سپندارمذگان و سپنج

درباره معنی و میانا