در باره‌ی بیژن و ویون‌گهان

 

دوستی درباره‌ی میانای نام «بیژن» از من پرسیده است؟

برای ریشه‌شناختی این نام ناچاریم به پژوهشی میان‌نوشتاری در ریگ ودا‌ و اوستا و شاهنامه بپردازیم . اگرچه پیش از چنین جستار در نخستین نگاه آشکار ست که «بیژن» می‌باید در راهروی دگرگونی واژه‌ها  در ریخت‌های «به ژن» و «وَه‌ژن‌»  نمایان شده باشد.  پس این نام از دوبخش «بی» و «ژن» فراهم شده است.

بی:   «بی» که در پارسی امروز «به» شده است.  در زبان پهلوی 𐬬𐬊𐬵𐬎 «وَهو» به میانای نیک و خوب و درخشان  که در سانسکریت «وَسو» वसु به میانای خوب و نیک و شیرین  و درخشان است . که در اوستا «وَنگه» به همان میاناست که در نام «وی‌ونگهان» 𐬬𐬍𐬎𐬎𐬀𐬢𐬵𐬂 پدر «ییما» 𐬫𐬌𐬨𐬀 نخستین پادشاه جهان که همان جمشید در شاهنامه است. ودر ریگ ودای میتراباوران  «ویوَسوت» विवस्वत्  است که پدر «یاما» यम  نخستین انسان است که به دیارمرگ پانهاد.  در ریگ‌ودا «ویوسوت» نام دیگری برای ویژه‌گی‌های خورشیداست که «سوریَ» सूर्या نام دارد و از اینروست که ییما در اوستا ییمای رخشنده یا «ییما خشَئترَ»  𐬫𐬌𐬨𐬀 𐬑𐬱𐬀𐬉𐬙𐬀 خوانده می‌شود و خشئترَ همان «شید» خورشید در نام جمشید است.  و «سوری» در پهلوی ‌همان «هوئَرَ»  𐬵𐬎𐬎𐬀𐬭𐬆 به مینای خورشیداست که در  ریخت «هور»  فردوسی  درشاه‌نامه بارها از او یادنموده است. برای نمون 
برازندهٔ هور و کیوان و ماه                    نشاننده شاه بر پیش گاه

 برای نمونه دیگری از واژه‌ی «بی» به میانای «بـِه» می‌توان  نام شهر «بی‌شاپور»  را  گفت که  در پارسی میانه 𐭡𐭩𐭱𐭧𐭯𐭥𐭧𐭥𐭩 «بی‌شپوهری»  ودر پهلوی 𐭅𐭉𐭇𐭔𐭇𐭐𐭅𐭇𐭓  «ویهی شی‌پوهر» بود.


ژن. به میانای «جان» و «زنده»  است که در زبان پهلوی ‌«گـَیُ» 𐬔𐬀𐬌𐬌𐬊 است. مانند  «گـَی‌ُمَرتن» 𐬔𐬀𐬌𐬌𐬊 𐬨𐬆𐬭𐬆𐬙𐬀𐬥  به میانای «زنده مرد» که همان «کیومرث» در شاه‌نامه است. در سانسکریت و نوشته‌های هندوستان «گایا» गय نام یک ایزد «اسورا» असुर  به میانای «نیرومند» و «پرتوان»، از پسران ویوسوت است .. در افسانه‌های یونان «گایا» Γαῖα ایزدبانوی  زندگی و « زمینِ مادر ست»  در پارسی امروز واژه‌های «گیتی» و «گیاه» با «گـَیُ» در زبان پهلوی خویشاوندهستند. از سوی دیگر این واژه با ‌واژه‌های «جان» در پارسی امروز که در سانسکریت  जीव   «جیوا» ست ,و در پهلوی «زیویتن» zivitan از یک شاخه‌اند و همچنین واژه ‌ی ‌«جوان» در پارسی امروز که در پهلوی «یوآنم» yuanem و در سانسکریت «یوآن» युवन्  و در لاتین juvenis ، و در آلمانی jung   و در انگلیسی young   و درروسی  юный (یونی) با ‌آن هم‌ریشه‌اند.

ریشه‌شناختی داستان بیژن

پس «بیژن»  به میانای «جان نیکو» یا «زیونده‌ی خوب» است و همان‌گونه که در پیش‌تر دیدیم در اوستا این نام برابر با «ویون‌گهان» 𐬬𐬍𐬎𐬎𐬀𐬢𐬵𐬂 ست که همان‌سان که گفتیم در ریگ ودای میترا باوران یکی از نام‌های ایزد  خورشید  «سوریَ» یا «هور» است که نشان دهنده‌ی یکی از ویژه‌گی‌های ‌اوست. همان‌گونه که در اسلام نام‌های خداوند مانند بصیر و علیم و دگر  مانند آن‌ها نمایانگر ویژگی‌های اوست.   «ویوست» نماد زندگی بخشی خورشید بود.  خورشید یا «سوریَ» در ریگ ودا آفریننده هستی ماترین (مادی) ست. 
«ویوسوت»  در ریگ‌ودا پدر  یا آفریننده «منو» मनु نخستین انسان‌ ، «یاما» यम و دو برادر باهمزاد «اشوین‌» अश्विन् است. در اوستا نام «منوچیتره» 𐬨𐬀𐬥𐬎𐬱𐬗𐬌𐬚𐬭𐬀  به میانای «از نژاد منو»،  نواده‌ی «ثِرائه‌تائونا» 𐬚𐬭𐬀𐬉𐬙𐬀𐬊𐬥𐬀‌، از «منو»ی میترا باوران در ریگ‌ودا ریشه زده است . «ثِرائه‌تائونا»  در شاهنامه  همان «فریدون» است  و «منوچیتره» همان «منوچهر» پسر «ایرج» که در اوستا «اَییریَ»   𐬀𐬌𐬭𐬌𐬌𐬀 و پسر فریدون است. 

در اوستا همان‌گونه که دیدیم  «ویون‌گهان»  پدر «ییما» 𐬫𐬌𐬨𐬀 ست .  در یشت نهم در باره‌ی ویونگهان چنین می خوانیم:

âat mê aêm paityaoxta haomô ashava dûraoshô, vîvanghå mãm paoiryô mashyô astvaithyâi hunûta gaêthyâi, hâ ahmâi ashish erenâvi tat ahmâi jasat âyaptem ýat hê puthrô us-zayata ýô ýimô xshaêtô hvãthwô hvarenanguhastemô zâtanãm hvare-daresô mashyânãm, ýat kerenaot ainghe xshathrâdha amarsheñta pasu vîra anghaoshemne âpa urvaire hvairyãn hvarethem ajayamnem.

پس آن‌گاه هائوما پاسخم ده، او که آشاوان (قدوس)ست، و مرگ را به دورترها می‌راند: ویوان‌گهان که‌نخستین کس بود که مرا برای جهان ماترین (مادی‌) آماده ساخت. این خجستگی مر او را ارمغان شد؛ این بهرمندی را به دست‌آورد، براو پسری زاده ‌شد که «ییما» بود، که رخشان -- دارنده‌ی رمه‌های فراوان، پرشکوه‌ترین از همه زاده‌شدگان، مردی به‌سان خورشید، خوانده‌ می‌شد. او که به شهریاری خود رهائی داد؛ هم رمه‌ها و مردمان را از مرگ، هم گیاهان و آب‌ها را از خشک‌سالی،  و مردمان توانستند همیشه  خوراکی همیشه تازه داشته باشند.











نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

در ریشه شناختی اسفند و سپندارمذگان و سپنج

درباره معنی و میانا

در باره‌ی ریشه‌یابی واژه‌های هستِـش و اگزیستنس