سنگنگارهی ساسانی در رگبیبی - افغانستان
برخی به نادرست برآنند که افغان به میانای سرزمین پشتون هاست و افغانستان بخشی از خراسان بزرگ بوده است .
باید دانست که افغانستان امروز به هنگام هخامنشیان دربرگیر ساتراپی هاراخَیتی 𐬵𐬀𐬭𐬀𐬓𐬀𐬌𐬙𐬍 یا به پارسی باستان هَرَئووَتی 𐏃𐎼𐎢𐎺𐎫𐎡𐏁 که هرات امروز که یونانی ها آن را «آرخوزیا» Ἀραχωσία می خواندند بود که این نام از نام رودخانهئی شاخه زده بود که در ریگ ودا «سَرَسواتی» सरस्वती خوانده میشد و در اوستا نام آن «هَرَهئووَتی» است که بخشی از رود هیلمند است و امروزه «ارغنداب» خوانده میشود. این رودخانه چنانکه خواهیم دید سرآغازپدیداری واژهی افغان بوده ست
افغان در روزگار باستان «آپگان» بوده ست. این واژه از نام «آپام نََپات» अपां नपा در ریگ ودا که در اوستا نیز «آپام نبات» 𐬀𐬞𐬄𐬨 𐬥𐬀𐬞𐬁𐬙 است، برخاسته است. «اپامنپات» از ایزدان مهرآئینان، ایزد پخش کننده آبها در میان سرزمینها بود. در شاهنامه نام «آبتین» پدر فریدون از نام آن ایزد گرفته شده است.
تو بشناس کز مرز ایران زمین یکی مرد بد نام او آبتین
ز تخم کیان بود و بیدار بود خردمند و گرد و بیآزار بود
در ریگ ودا «آپام نپات» به نام «تریتا» त्रित شناخته میشود که در اوستا «ثرَتَئونا» 𐬚𐬭𐬀𐬉𐬙𐬀𐬊𐬥𐬀 شده است (Θraētaona). که در پارسی میانه «فِردُن» 𐭯𐭫𐭩𐭲𐭥𐭭 ، و در شاهنامه «فریدون» از آن شاخه زده ست. «آپام نپات» به میانای «پسر آبها» است و یکی از آوندهای او «بالاترین» است . برای نمون در زاداسپرم از او به آوند «بُرزی آباناف» به میانای «بلندائی که پسر آبهاست» یاد میشود. «آبگان» به روزگار ساسانیان آوندی شد به نشان بزرگی و مهتری. برای نمون درسنگنبشتهی شاپور یکم ساسانی (۲۴۰ تا ۲۷۰ میلادی) در «بُن خانَک» در نقش رستم (که در سدهی چهاردهم میلادی به نام «کعبهی ذزتشت» خوانده شد) در بخش ۲۶ در میان نام گروهی از شاهزادگان و ساتراپها و فرماندهان ساسانی نام «گوندوفَر آبگان رزمجوی پابیش» آورده شد است. فردوسی این آوند را در ریخت «آوگان» در داستان فریدون شاهنامه آورده است.
سپهدار چون قارن کاوگان به پیش سپاه اندرون آوگان
که نشان میدهد یکی از فرماندهی سپاه، به نام قارن کاوهگان، در پیشاپیش لشگر «آوگان» (افغان) در ارتش ایران جاگرفته بود.
همانگونه که گفتیم «آپام نپات» به آوند «بلندی» و «فرازمندی» شناخته میشد و چنین است که در دیسهی زبان های هند و اروپائی -upo* به میانای «بالا» و «رویِ» است که در سانسکریت «اوپا» उप و «اوپاری» उपरि ست. که در آلمانی کهن بالا uf و در آلمانی امروز auf و در انگلیسی کهن Uppe و در انگلیسی امروز up شده است.
از سوی دیگر خراسان بزرگ در روزگار هخامنشیان دربرگیر ساتراپیهای بود که از شمال در میان رودخانههای سیری دریا (که یونانیها آنرا یاکسارتیس Ιαξάρτης میخوانند -به انگلیسی جَکسارتِس Jaxartes )و آمودریا (رود آموی، که یونانیها آنرا اوکسوسὌξος میخوانند) و از جنوب تا کنارههای دشت کویر و از خاور تا هَریویا (هرات) در خاور گسترده بود. این ساتراپیها خوارزم و مارگند و سغدان و مارگیانا (مرو) و باختران بودند.
نظرات
ارسال یک نظر