در باره ریشه شناختی واژه‌های ویدا و هویدا

 



 

دوستی در فیس‌بوک نوشته است : ویدا = کمیاب و نایاب. این برداشت نادرست شاید از برهان قاطع، ‌گرفته‌شده‌است؛ واژه‌نامه‌ئی که در سال ۱۰۳۰ خورشیدی به دست محمدحسین بن خلف تبریزی (شناسیده به برهان) در حیدرآباد، هندوستان به نام سلطان عبدالله قطب‌شاه، پادشاه شیعی‌مذهبِ دکن، نوشته شده‌ ودر‌آن میانای «ویدا» را «گـُم» داده ست. در واژه‌نامه‌ی آنندراج که در سال ۱۲۶۷ خورشیدی محمد پادشاه شناسیده به «شاد»، فرزند غلام محیی‌الدین، میرمنشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، راجه‌ی ایالت ویجی‌نگر از ایالات دکن هندوستان، گردآوری کرده‌است نیز میانای این واژه «گـُم‌شده» آورده‌شده است. درلُغَتِ فُرْسْ یا فرهنگ اسدی که اسدی طوسی به درخواست اردشیر بن دیلمسپار قطبی نجمی سروده سرا در سده‌ی پنجم خورشیدی فراهم آورده، نیز میانای این واژه «گـُم‌شده» داده شده است. تنها در واژه‌نامه دهخداست که به درستی به میانای آن «پیدا و هویدا» داده شده است.

با این همه به گمان من یک کمبود بنیانی این فرهنگ‌ها برخاسته از این است که نویسندگان با در دید داشتن کاربرد واژه‌ها در سروده‌ها و نوشته‌های گوناگون کوشیده‌اند تا در باره‌ی میانای ‌آنها گمانه‌زنی‌ نمایند. اگرچه شیوه‌ی درست آن‌ست که در نخست ریشه‌ی واژه‌ها را در زبان‌های باستانی مانند پارسی کهن و پهلوی و سانسکریت ردیابی نمود و سپس کاربرد‌ آنها در زبانه‌های خواهر هندواروپائی بررسی نمود تا میانای درست وا‌ژه ‌آشکار شود.

واژه‌ی ویدا از «وَئِدا» 𐬬𐬆𐬛 𐬀 در زبان پهلوی اوستائی به میانای دانستن و دیدن و آشکار بودن شاخه‌زده که در سانسکریت «وِدا» वेद در «ریگ‌ودا» به میانای دانستن و آشکاری و پیدا بوده است. در یونانی «اُیدَ» Οίδα‌ به میانای دانستن و «ایدُن» εἶδον به میانای دیدن با‌ آن خویشاوندست. در انگلیسی کهن «ویتن» witan به میانای دانستن و «وایز» wise به میانای فرزانه ودر آلمانی ‌«ویزن» wissen به مینای دانستن از‌آن شاخه‌زده است و از‌آن نزدیک‌تر واژه‌ی «ویژن» یا «ویزیون» vision درزبان‌های انگلیسی و فرانسه است. که در زبان لاتین «ویزیو» visio - بوده که از «ویدِرِه» videre به میانای دیدن شاخه زده و امروزه «ویدئو» Video از ‌آن برآمده ست.

پس ویدا به میانای آشکار و پدیدار و دانستن است.

واژه‌ی هویدا یا هوویدا به میانای به خوبی آشکار ست.

پیش‌وند «هو» یا «هَئو» 𐬵𐬀𐬏 به میانای خوب است مانند «هَئومن» 𐬵𐬀𐬏𐬨𐬄 یا «هومن» به میانای انسان خوب یا «هَئوده» 𐬵𐬀𐬏𐬛𐬵 یا در پارسی امروز «هوده» به میانای برآمده خوب و یا در پارسی امروز «هوشنگ» به میانای خوب‌تصمیم‌گیر یا نیک‌عزم که در پارسی میانه «هُشنگ » 𐬵𐬊𐬱𐬢 و در اوستا «هَئوشیانگهِ» 𐬵𐬀𐬏𐬳𐬄𐬣 است.

پس هویدا به میانای خوب‌آشکار است.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

ریشه شناختی واژه‌ی « پارس»ا

در ریشه شناختی اسفند و سپندارمذگان و سپنج