در باره یلدا


 

یلدا ܝܠܕܐ واژه سیریائی کهن و به میانای زادروز است که در عبری هولِدت הוּלֶדֶת و در عربی ولادة که واژه‌ی تولد از آن شاخه زده است.

در پارسی کهن زادروز میترا «میترا زنَ» 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬀 𐬰𐬧 بوده است که درآن «زنَ» 𐬰𐬧 به میانای «زادن» است که در سانسکریت زادروز مهر «ژَنَنَ میثراس» मित्र जनन است و در پارسی میانه این واژه «زاد مهر» 𐬰𐬁𐬛 𐬨𐬍𐬵𐬭 شده است.
‌پس از اینکه شمار بسیاری از لژیونرهای رم در نبرد با پارت‌های آرش‌آکیان به آئین میترا گرویدند تا آنجا که امپراتورهائی مانند کمودوس و سپتیموس سوروس‌ و کاراکالا به ‌آن آئین گرویدند و نیایشگاه‌های میترائی را بر پا نمودند. و میترائیسم و مسیحیت در رم شانه به شانه هم‌آورد شدند. مهینان و بزرگان رم مهرآئین بودند و زیردستان و بی‌نوایان ترسائی دین.
‌پس از آنکه ارته‌شیر پاپکان ساسانی موبد ذرتشتی نیایشگاه آناهید در استخر پارس بر ارته‌بان پنجم آرش‌آکیان پارت و مغان مهرآئین او بشورید، برادرزاده ارته‌بان به نام تیرداددوم پادشاهی آرش‌آکیان مهرآئین را در ارمنستان همچنان برپا نگاه‌داشت و پس از او پسرش خسرو دوم به پادشاهی رسید ، ارته‌شیر ساسانی و پسرش شاپور یکم که نتوانسته بودند تیرداد و پسرش را شکست دهند با یکی از مهینان پارت از خاندان سورن به نام آئین‌آک (به ارمنی آنک پارتیو Անակ Պարթեւ) را برانگیختند تا کار خسرو را یک‌سره‌سازد و به پاداش، پادشاهی ارمنستان را به او پیمان کردند . اگرچه پس از اینکه او خسرو را بکشت مهینان و بزرگان مهرآئین ارمنستان بر او بشوریدند و همه‌ی خاندان اورا به خاک درافکندند، مگر پسر نوزاد او که به دست سوفیا دایه‌اش به رم بگریخت و در نزد کشیشی مسیحی پناه بگرفت و در پساتر به نام گریگوری پرتوافکن Gregory the Illuminator در مسیحیت پرآوازه شد و همو بود که به کنستانتین امپراتور رم پیشنهاد نمود که برای یگانگی رم در برابر ایران چه بهتر که مسیحیت بسیاری از باورهای میترائی را در بر بگیرد و چنین شد که «زادمهر» را روز کریسمس خواندند و عیسی مسیح را خدای مهر . که مسیحیان نستوری ایران آنرا یلدا می‌خواندند و این گریگوری بود که به یاری تیرداد سوم ارمنستان را به مسیحیت درآورد. اگرچه تیرداد سوم هنگامی که تاج خودرا از نرون دریافت نمود نشان داد که از باورمندان به میتراست.

وا‌ژه‌ی «جل»  ġēol در زبان‌‌های آلمانی که برای جشن‌های وارونال زمستانی   the winter solstice به کار برده می‌شد از آئین میترائی زادمهر برخاسته بود که کهن‌ترین آن در میهمانی آشاوان میتراباوران در غارهای میترا‌ئی برای خوردن یشتن (قربانی) که‌ میهمانان مهرانی به آوند برادری برپا می‌نمودند که درزبان ‌آلمانی گلتیا geldja شد که درپساتر ریخت پیمانی میترائی به نام گلتا gelta  به خود گرفت. وسپس درانجمن‌های هموندی پیشه‌وران و بازرگانان در اروپا به نام گیلدز ‌‌guilds شناخته شد که در زبان ساکسون کهن به میانای یشتن میترائی (قربانی) بود. 

این  واژه در  دگردیسی‌های  خود به ریخت Yilde و gild در انگلیسی کهن به gegield  به میانای ‌guild  یا برادری  و  gield  به میانای پیش‌کش و خدمت  و پرداخت  و باج درآمد.  ودرزبان انگلیسی یلدا  Yule شد  و زادهنگام  Yuletide که  برای  زادروز عیسی یا کریسمس به‌کاربرده می‌شود. در ۷۲۵ میلادی راهب انگلیسی بده ارجمندBeda Venerabilis در کتابش تاریخ کلیسای مردم انگلیس   Historia ecclesiastica gentis Anglorum درباره جشن‌های yuletide بریتانیایی‌های ایزدپرست، آنگلوساکسون‌ها، وایکینگ‌ها و دیگر گروه‌های ژرمنی نوشت  که سالنامه ایزد پرستان کهن ماه‌های رمی دسامبر و ژانویه را در  هنگامی به‌نام Giuli  به هم می‌افزودند به نوشته او: "ماههای گیولیGiuli  نام خود را از روزی گرفته‌اند که خورشید باز می‌گردد و روزها آغاز به بلند شدن می کنند." و پیداست که نام ‌آن روز همان یلدا بود.


جشن یلدا در روزگار پیش از زرتشت در پیرامون هزاره سوم تا چهارم پیش از میلاد آغاز شد و تا به امروز بیش از پنج‌هزار سال است که  در ایران جشن گرفته می‌شود. یلدا واژه‌ئی سیریائی (سریانی) به میانای زادروز درسده‌ی سوم پس از میلاد است و در پهلوی اشکانی به زایشن (zāyıšn-i mihr – زادروز میترا) شناخته می‌شده است.

جشن یلدا در سال‌نامه‌ی ایرانی در آستانه‌ی نخستین روز زمستان (۲۱ تا ۲۲ دسامبر) برگزار می‌شود که در  وارونال (انقلاب) زمستانی درگردش زمین به‌گرد خورشید، و چهل روز پس از جشن بزرگ  سده در جشن رستاخیز میترا برگزار می‌شود.  هرودوت تاریخ‌نگار یونانی، پلوتارک زندگی‌نامه‌نویس یونانی، پورفیری خردورز نوپلاتونی (نوافلاتونی)، اوریجن دگرگون‌گرِ شناخت (عرفان  γνῶσις) و سنت جروم پدر کلیسا در نوشته‌های خود در باره‌ی همه‌پذیری ودل‌بستگی گسترده‌ به میترا، که به سوی پدر آسمانی خود ، خورشید یا "Sol Invictus" (خورشید شکست ناپذیر در امپراتوری رم) به فرازمی‌شود؛ گزارش داده‌اند.

میترا از آناهیتا،  مادردوشیزه‌ی پاک‌دامن ایزد dei genetrix virgo immaculata، ایزدبانوی آب‌ها، که  به لاتین «مادردوشیزه‌ی خداوند» virgo mater Dei خوانده می‌شود،  دیده به جهان بگشود. از میترا به آوند "روشنائی جهان" lux mundi نماد راستی، داوری و وفاداری یاد می‌شد. وی میانجی میان آسمان و زمین بود و یکی از سه‌تائی آشاوان  sancta trinitas بود که  چشم‌داشت‌اش‌‌ از باور‌مندان‌‌اَش خویشتن‌داری، پرهیزگاری و ایستاده‌گی در برابر خواهش‌های‌تنانه‌گی بود. این باورها در پساتر در آئین‌های شناخت (عرفان) ایرانی اندر شد. میترا نمایان‌گر سامانه منش‌وندی ( ‌نظام اخلاقی) بود که در آن هموندی برادرانه در برابر نیروهای اهرمنی برانگیخته و ستایش می‌شد.

تاریخ‌نگار رُمی کوئینتوس روفوس در کتاب خود تاریخ اسکندر آورده است که سربازان داریوش  پیش از رفتن به نبرد با اسکندر،  میترا و آتش  را برای دستیابی به پیروزی نیایش می نمودند.

    Darius illud , quod Parmenio suaserat, hostem facturum esse coniectans , frenatos equos stare, magnamque exercitus partem in ar- mis esse, ac vigilias intentiore cura servari iusserat : ergo ignibus tota eius castra fulgebant. Ipse cum ducibus propinquisque agmina in armis stanti- um circumibat , Solem Mithren , sacrumque et aeternum invocans ignem, ut illis dignam vetere gloria , maiorumque monumentis fortitudinem in- spirarent...


 با این که، یونانی‌ها و رمی‌ها در بیش از هزار سال نبرد با ایران آئین میترائی مغان را  همانند با آئن ذرتشت می‌گرفتند  و آنرا دشمن می‌داشتند، سرانجام پرستش میترا از  سوی فریگیا در  ترکیه  کنونی به رم اندر شد. میتراگرائی در میان رمی‌ها به دینی  ارتشی دگرگون شده بود. آسیب‌های بسیار نبرد که همواره سپاهیان رم  را در بیم و هراس  نگاه می‌داشت لاد آن شد که آنها نیز خواستار آن باشند تا از پناه و پشتیبانی ایزدان هم‌رزمان بیگانه خود برخوردار بشوند. تا که شاید به پیروزی و کامیابی دست‌یابند.  از آنجا که باورهای میترایی بر پیروزی،  و نیرومندی و درپناه‌ش استوار بود.  نیایشگاه‌ها وپرستش‌گاه‌های میترادر سراسر امپراتوری رم بپاشد. در سال ۶۷ پیش از میلاد،  نخستین لشگر سربازان میتراباور به فرماندهی ژنرال پومپیوس در رم پدیدار شد و  سرانجام دهنادهای ایرانی با سامانه‌ی اعتقادی آئنی رم باستان درهم آمیخت تا به‌آنجا  که امپراتور روم الگابالوس (فرمانروا از ۲۱۸ تا ۲۲۲,پس از میلاد) میترا را خدای دهنادین کشور آگه‌داد نمود. سپس برای بیش از سیصد سال  فرمانروایان امپراتوری رم ایزد  میترا را که خداوند پیمان‌های رمی شده بود، پرستش کردند، و دهناد دست دادن او  را سربازان رمی در سراسر دریای مدیترانه و اروپا پخش نمودند.

این باور و دهناد درهمه پهنه‌ی مرزهای رم از اسکاتلند تا صحراهای عربستان و آفریقا و از اسپانیا تا دریای سیاه گسترده شد. نیایشگاه‌های باستانی میترائی در بریتانیا، ایتالیا، رومانی، آلمان، مجارستان، بلغارستان، ترکیه، ارمنستان، سوریه، اسرائیل و شمال آفریقا یافت شده است. در رم، بیش از صد سنگ‌نوشته  به میترا ارمغان شده است، افزوده برآن 75 تندیس، و سازه‌هائی از نیایشگاه‌های میترایی در بسیاری از شهرهای اروپا اینک یافته شده‌اند، که یکی از بزرگترین آنها  پرستشگاه میترائی ساخته شده ددر زیرکلیسای سنت کلمنته، در نزدیکی کولوسئوم در رم است.

در ایران، پادشاهان  دودمان پارتی آرشآکیان، میترا‌باور بودند. تا این‌که ، خاندان ساسانی ذرتشتی آنها را سرنگون کردند، و تلاشیدند تا دین میترا را در ایران ریشه‌کن کنند. موبد بزرگ آنها کارتیر، همان‌سان که خود با سربلندی در نگار برجسته‌های سنگی خود می پذیرد، همه‌ی نشانه‌های دین میترا را از میان برد. اگرچه او به‌ناچار میترا را در ایزدان‌آستان بازسازی شده در اوستا به آوند ایزدی کهتر پذیرفت. با این همه، شاهزادگان اشکانی ارمنستان همگی  از پرستندگان میترا ماندند و بخشی بزرگ از این سرزمین به آناهیتای ‌دوشیزه ویژه شد. بسیاری از میترائوم ها یا نیایشگاه‌های میترائی در ارمنستان ساخته شد که یکی از پای‌گاه‌های میتراگرائی و مهرانی برپا ماند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

در ریشه شناختی اسفند و سپندارمذگان و سپنج

درباره معنی و میانا

در باره‌ی ریشه‌یابی واژه‌های هستِـش و اگزیستنس