در باره ریشهی واژههای «دکتر» و «دکترین» و «داکومنت» در زبان پارسی
واژه دکتر doctor در لاتین کهن به میانای آموزگاربوده که از واژهی docere به میانای نشاندادن و آموزش و آگاهندن شاخه زده و به فرانسه کهن در ریخت doctour اندر شده و در نزدیکیهای سال ۱۳۰۰ میلادی در آن ریخت به زبان انگلیسی به میانای پدرکلیسا یا کشیش اندرآمده ست.
دکتر از واژهی پهلوی کهن «دستوَر» (dastwar) 𐬛𐬀𐬯𐬝𐬬𐬭 به میانای «راهکار» و «نگرش» شاخه زده ست. که در زبان یونانی دوکیون δοκειν به میانای پدیدارشدن و اندیشیدن با آن خویشاونداست. واژه لاتین documentum که در فرانسه کهن document و سپس در انگلیسی به میانای گواهه و دستورکاراز آن شاخه زده.
در پارسی میانه دستور(dastoor) 𐬛𐬀𐬯𐬝𐬋𐬭 که میانای آموزگار و پیشوای آئین ذرتشت شد، و مسیحیان نستوری در روزگار پادشاهی شاپور ساسانی این واژه را برای آموزگاران دینی خود به کار گرفتند. و در پارسی امروز دستور به میانای فرمان، و رایزن و راهچاره برجا ماندهست. برای نمون مولوی در داستان موسی و شبان دستور را به میانای راه کار بهکار میگیرد:
عاقبت دریافت او را و بدید / گفت مژده ده که دستوری رسید
فردوسی در بسیاری از سرودههایش دستور را به میانای رایزن (مشاور) به کار میبرد:
بخواند آن جهاندیده جاماسب را / که دستور بد شاه گشتاسب را.
نظامی نیز آن را در این بند به آوند کشوربد (نخستوزیر) و رایزن به کار میبرد:
مونس خسروشده دستور و بس / خسرو و دستور و دگر هیچکس .
و سعدی نیز آن را به همین میانا میگیرد:
به دستور دانا چنین گفت شاه / که دعوی خجالت بود بیگواه
منوچهری دستور را به میانای نسکه پزشک به کار میبرد:
دستور طبیب است که بشناسد شریان / چون با ضربان باشد و چون بیضربان ست .
این واژه با دَشَسیاتی दशस्य् درسانسکریت به میانای فرمانبردن، آذرمنهادن و دهش خویشاوند است. که در زبان هندی کنونی دستورदस्तूर به میانای کاربرد و شیوهرفتار و دهناد شده است.
پس دکتر همان دستورست و دکترین دستورال و داکومنت دستوراک
نظرات
ارسال یک نظر