در بارهی ریشه واژه لالائی
لالائی از واژه پهلوی «لال» 𐬮𐬁𐬮 به میانای خاموشی وآرامش و سرخی شاخه زده است که میانای دیگر لال گوهرِ یاقوت بود که با واژه «لَـََل» लल् در سانسکریت به میانای سرخ و نوازش و نازنین و عزیز خویشاونداست و معرب «لـَل» به میانای یاقوت «لعل» است. در پارسی امروز واژهی «لاله» از شاخههای آن ست برای نمون عنصری میگوید:
دو لب چو نار کفیده دو رخ چو سوسن سرخ
دو رخ چو نار شکفته دو لب چو لاله ٔ لال
در زبان سانسکریت میانای دیگر «لـَلَ» लल دلخواه و بازیگوش وبه آسودهگی لم دادن و دراز کشیدن است که در زبان هلندی میانه lollen شده و در زبان انگلیسی loll. در زبان انگلیسی همچنین lull به میانای اندکی آسودهگی در میانه کار و تلاش میباشد که با واژه lullay در انگلیسی میانه همشاخه است و در انگلیسی امروز lullaby شده که همان آواز لالائی است که مادران برای آرامش نوزادان و خفتن آنها میخوانند. در آلمانی lullen به میانای تاب دادن از واژه همریشه «لولاتی»लोलति در سانسکریت به میانای تاب دادن و پیش و پس بردن شاخه زده است که یادآور جنبش به پس وپیش گهواره و خفتن به آسودهنودی ست.
واژههای لـَلـِه و لالا به میانای پرستار کودک از این واژه سرزدهاند.
واژه «ملال»در پارسی امروزکه با پیشوند مَ نیستار(منفی) لال است (مانند مگو ، مبادا، مترس) به میانای ناآرامی و آزردهگی و خستهگی و بیتابی است که در زبان پهلوی «مَلـَل» 𐬨𐬀𐬮𐬁𐬮 بوده و در سانسکریت به ریخت «مَلالپنا» मललेपन به میانای آلودگی دیده میشود. این واژه به عربی اندر شده و ملالت شده است. در لاتین malus به میانای بد (درریخت زنانه mala و برای ریخت بیتن malum) درآمده و در فرانسه کهن malade به میانای بیمار شده و درزبان انگلیسی malady شده است.
پس لالائی آواز مادرانه است با جنبش پس و پیش گهواره برای آسودهگی و آرامش دادن به نوزادی دلبند خوانده میشود.
نظرات
ارسال یک نظر