در باره ریشه‌شناختی «شاه‌نامه» و شاه و میانای آنها

 



بسیاری بر این انگارند که «شاه‌نامه‌» به میانای «نامه شاهان» است زیرا که در آن از بر تخت نشستن پادشاهان سخن رفته است و فراموش می کنند که بسیاری ازپهلوانان و بزرگان  کلیدی شاهنامه همچون کاوه و رستم و سهراب و سیاوش پادشاه نبوده‌اند. 

باید دانست که پیش‌وند «شاه» در واژه‌هائی مانند «شاه‌نامه»، «شاه‌کار»، «شاهٰ‌راه»، «شاه‌توت» و «شاه رود»  به میانای  بزرگ و ارجمند و‌مهین‌  و برتر و آشاوان است.   

واژه ‌«کی»  که با «کائوی»  𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 در اوستا و «کاوی»  कवि در سانسکریت و کُنیگ König  درآلمانی و king  در انگلیسی از یک شاخه‌اند به میانای پادشاه ست؛ مانند کی‌کاوس(در اوستا: «کَائوی‌ اوسان» 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 𐬎𐬯𐬀𐬥  پسر «کائوی‌ اَپیوِه»)، کی‌خسرو (در اوستا:  «کَائوی‌ هوُسْرَوَه» 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 𐬵𐬀𐬊𐬯𐬭𐬀𐬎𐬎𐬀𐬢𐬵𐬀) ، ‌کی‌قباد (در اوستا : «کَائوی‌ کَوات» 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬁𐬙𐬀) .  


پس «کی شاه» یه میانای  «شاه بزرگ» است. برای نمون فردوسی می‌گوید:

سپه کرد و نزدیک او راه جست 

همی تخت و دیهیم «کی شاه» جست .

 ویا

برفتند با سوکواری و درد 

ز درگاه «کی شاه» برخاست گرد.

پس شاه‌نامه به میانای «نامه‌ی ارجمند»  یا «نامه‌ی  بزرگ» است و این همان است که در لاتین به‌ آن magnum opus می‌گویند که مهین‌ترین کار یک  نویسنده است که در زبان انگلیسی Masterpiece و درزبان فرانسه Chef-d'œuvre  و در آلمانی Meisterwerk است. 

  • واژه‌ی «شاه» از واژه «خشاثا» 𐎧𐏁𐏂𐎶 به میانای «دشت گستره» و «سرزمین» و «کشور»  و «شهر» سرزده است. که دراوستا «خَشَترا»  𐬑𐬱𐬀𐬚𐬭𐬀‎  و درسانسکریت «کشـِترِ» क्षत्र است. 
  • در پارسی کهن هخامنش «خشَـثاَپَـوَن» 𐎧𐏁𐏂𐎱𐎠𐎺𐎠 به میانای «شهربان» یا «استان‌دار» به کار رفته است که با واژه سانسکریت «کشَـترَپاَ» क्षत्रप خویشاونداست و این واژه همان‌ست که در یونانی «ساتراپیس» σατράπης شده که در پارسی امروز ساتراپ شده ست.
  • در اوستا همچنین این واژه‌ را درآمیزه‌ی  «خشـَترَ وَیریا» 𐬑𐬱𐬀𐬙𐬭𐬀 𐬬𐬀𐬌𐬭𐬌𐬌𐬀 می‌بینیم که یکی از هفت‌امشاسپندان آئین ذرتشت است  که  درپارسی میانه  «شهروَر» 𐭱𐭲𐭥𐭩𐭥𐭥 شد، که همان شهریور در پارسی امروزاست.   «ویریا»  که در زبان‌های پهلوی و پارسی امروز «وَر» 𐬬𐬀𐬭 به میانای خوب و با‌ارزش و گزیده  شده است،    با واژه «وارَ»  वार  در سانسکریت به میانای گزیده  و گنج و خوب هم‌شاخه می‌باشد.


  • «نامه» در زبان پهلوی «نامَگ»  𐬥𐬁𐬨𐬀𐬕 به میانای کتاب بوده است. این واژه با واژه‌های «نامَن»  नामन् در سانسکریت و «نـُموس»  νόμος در یونانی کهن و «نومون» Nomon در لاتین  و«ناهم»  Nahme  در آلمانی کهن و «نامِ» Namen در آلمانی  امروز و «ناما» nama و «نوما» noma در انگلیسی کهن     به میانای  نام  هم‌شاخه است.
پس شاه‌نامه به میانای «نامه‌ی  مهین» است.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

درباره معنی و میانا

در باره‌ی ریشه‌یابی واژه‌های هستِـش و اگزیستنس

ریشه شناختی واژه‌ی « پارس»ا